پاتوق اهل نظر

پاتوقی برای اهل اندیشه و نظر

پاتوق اهل نظر

پاتوقی برای اهل اندیشه و نظر

تاریخچهٔ سینما در ایران (2)

نخستین مدرسهٔ سینمایى و فیلم‌بردارى در ایران

”اوانس اوگانیانس“، مهاجرى ارمنى / روس بود، که پس از اتمام تحصیلاتش در رشتهٔ سینما به ایران آمد. اوگانیاسن با فکر تأسیس مدرسهٔ سینمایى و سپس تولید فیلم را به مرحلهٔ عمل در آورد. پس از درج اعلان براى نخستین دورهٔ مدرسه، نتیجه‌اى ببار نیامد و با اعلان‌هاى بعدی، افتتاح مدرسهٔ هنرپیشگى در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۰۹ روى داد و سیصد نفر نام‌نویسى کردند. اما این دوره را فقط ۱۲ نفر به‌پایان رسانیدند. سرانجام دورهٔ دوم نیز پس از چاپ اعلان در جراید برگزار شد؛ در دورهٔ دوم دروس مختلفى شامل فیلم‌برداری، بازیگری، ورزش، موسیقی، رقص، ژیمناستیک، تاریخ لباس و ... تدریس مى‌شد.


اوانس اوگانیانس (۱۲۷۶-۱۳۴۰)،نخستین فیلم نامه نویس،کارگردان،تدوینگر و بانی مدرسه آرتیستی سینما

اوگانیانس نتوانست دورهٔ سوم را برگزار نماید. در سال ۱۳۱۷ به هند رفت تا کار سپنتا را ادامه دهد ولى درگیر مسائل سیاسى شد. پس از جنگ جهانى دوم به ایران بازگشت و نام خود را پس از گرویدن به اسلام رضا مژده نامید. بعد از آن نیز چند بار تلاش کرد تا با سینما ارتباط برقرار کند ولى توفیقى نیافت.


عبدالحسین سپنتا

اولین تجربه در سینماى ایران -دختر لُر

عبدالحسین سپنتا متولد ۱۲۸۶ تهران بود. وى در مدرسهٔ سن‌لوئى و مدرسهٔ زرتشتیان تهران و نیز در اصفهان و کالج امریکایى تحصیل کرد و علاقهٔ زیادى به تاریخ و ادبیات ایران باستان داشت. سپنتا سفرهایى به هند داشت و آثارى را منتشر نمود. در سال ۱۳۰۷ اولین روزنامه‌اش را با نام دورنماى ایران منتشر کرد. وى پس از سفر به ایران مجدداً به هند رفت.


آشنایى وى با سینما به‌طور تصادفى و از طریق اردشیر ایرانى صورت گرفت. پس از مطالعه در این زمینه بصورت تئوری، سناریو با نظر فنى اردشیر ایرانى نوشته شد. مشکل اساسى این دو در تهیه فیلم، انتخاب بازیگران بود که مى‌بایست با زبان فارسى آشنایى مى‌داشتند. پس از جستجوى بسیار، سرانجام همسر یکى از کارمندان استودیو بنام روح‌انگیر جهت ایفاى نقش دختر لُر برگزیده شد. نقش‌هاى بعدى را هادى شیرازى و سهراب پورى ایفا مى‌کردند و نقش‌هاى فرعى را خود سپنتا با تغییر صدا و لحن صحبت مى‌کرد. پس از هفت ماه کار مداوم، نخستین فیلم ایرانى ناطق موجودیت یافت. از این فیلم بعدها بنام جعفر و گلنار یاد مى‌شد. نقش اساسى در تهیه‌ٔ این فیلم، به سپنتا تعلق داشت، گرچه ساختهٔ اردشیر ایرانى ذکر شد و در واقع کارگردانى هنرى با سپنتا و کارگردانى فنى با اردشیر ایرانى بود. فیلم ”دختر لُر“ در مهر ۱۳۱۲ آماده نمایش شد و در ۳۰ آبان ۱۳۱۲ نمایش فیلم در سینما مایاک در خیابان لاله‌زار آغاز شد و با استقبال بى‌سابقه‌اى روبرو شد و پس از ۳۷ روز نمایش، موفقیت بى‌نظیرى کسب کرد. سپس از دى ماه به مدت ۱۲۰ روز در سینما سپه اکران شد و حتى سال بعد یک ماه در سینما مایاک و ۵۰ روز در سینما سپه نمایش مجدد یافت. و نمایش سومى نیز در سینما سپه داشت. توفیق ”دختر لُر“ فیلم‌هاى صامت را از رونق انداخت.


سینماى ایران قبل از دههٔ سى

فیلم های دهه 1310

نخستین فیلم بلند صامت ایرانی، ”آبى و رابی“ توسط اوگانیاسن جلوى دوربین رفت. در این فیلم محمد ضرابى و غلامعلى سهرابى بازى مى‌کردند. نخستین نمایش عمومى در سینما ”مایاک“ برپا شد. هیچ نسخه‌اى از این فیلم در حال حاضر موجود نمى‌باشد. این فیلم بعد از دورهٔ اول مدرسهٔ آرتیستى سینما ساخته شد.


در آغاز دههٔ دوم (۱۳۱۱)، اوگانیاسن مقدمات تهیه فیلم دومش را آماده کرد و بعد ”حاجى‌ آقا اکتر سینما“ با بازیگرى مُراد ساخته شد. این فیلم با شکست روبرو شد. اوگانیاسن را باید نخستین فیلم‌نامه‌نویس، نخستین کارگردان، نخستین تدوین‌گر و مؤسس اولین مدرسهٔ آرتیستى دانست.


فیلم دختر لُر نخستین فیلم ناطق ایرانى توسط عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانى ساخته شد و در آبان ۱۳۱۲ به نمایش درآمد و موفقیت بى‌نظیرى کسب کرد.


فیلم‌هاى بعدى سپنتا، فردوسی، شیرین و فرهاد، چشم‌هاى سیاه، لیلى و مجنون بودند.


در اواخر سال ۱۳۰۸، ابراهیم مرادی، کارگردان، نویسنده، فیلم‌بردار و مخترع، کار فیلم‌بردارى را به‌طور جدى شروع کرد. وى علاوه بر تهیه، نوشتن فیلم‌نامه و کارگردانی، فیلم‌بردارى فیلم را نیز برعهده گرفت ”انتقام برادر“ را ساخت. سپس متوجه جریانات سینمایى در تهران شد و راهى پایتخت گردید.


احمد گرجی، محمدعلى قطبی، احمد دهقان و مرادى در آغاز سال ۱۳۱۲ با تأسیس ”شرکت فیلم ایران محدود“ و ثبت آن، کار خود را آغاز کردند. و فیلم ”بوالهوس“ با انتخاب بازیگران و سایر عوامل آن توسط گروه ساخته شد ولى به دلیل صامت بودن با توجه روبرو نشد.


پس از ۱۳۲۷ که سینماى ایران بار دیگر صاحب تولیداتى شد و فعالیت خود را از سر گرفت، مرادى بار دیگر به سینما و فیلم‌سازى روى آورد. وى براى آخرین بار در سال ۱۳۳۸ براساس فیلم‌نامهٔ خودش ”مگو هر لکه‌دار“ را کارگردانى کرد که جلوه‌اى نداشت.


ادامهٔ کار و فعالیت سینماى ایران نیاز به پشتوانه مالى و اقتصادى داشت، ولى این امر تحقیق نیافت؛ و ده سال پس از آخرین تولید دورهٔ اول، سینما در سکوت کامل بسر برد.


نخستین حرکت‌ها در سال ۱۳۲۳ آغاز شد. شرکت فیلم شرق تأسیس گردید و کلاسى براى آموزش تأتر دایر کرد و بعد ضمن روى صحنه آوردن برنامه‌هاى نمایشی، نسبت به تهیه فیلم نیز اقدام کرد. سپس”استودیو درام“ توسط گیلانى‌ها تأسیس شد؛ اما موفقیتى حاصل نکرد.


در سال ۱۳۲۵ پس از نمایش موفق نخستین فیلم خارجى با ناطق فارسی، فعالیت‌هاى فیلم‌سازى دوچندان شد.


در شروع دههٔ ۱۳۲۰، سالن‌هاى فعال در تهران عبارت بودند از: ایران، البرز، دیده‌بان (مایاک)، هما، میهن، جهان، تهران، نو، روشن، تمدن، فردوسی، خورشید، تجریش، ستاره، فوکس، رى و ملی.

فیلم‌هاى دههٔ ۱۳۱۰

فیلم‌هاى دههٔ ۱۳۱۰ بیشتر آمریکایی، فرانسوی، آلمانی، روسى و مصرى هستند. بیشتر سینماها مشغول نمایش سریال‌هایى بودند که دو روز در هفته نمایش داده مى‌شد. اما سینماهاى بهتر و مجهزتر همهٔ ایام فیلم‌هاى نخستین بار را نمایش مى‌دادند.


نیمهٔ دوم سال ۱۳۱۳ پایان نمایش فیلم‌هاى صامت است. از سال ۱۳۱۴ کلیهٔ‌ سینماها موظف به نمایش فیلم‌هاى ناطق شدند. برخى از فیلم‌هاى نمایش داده شده در دههٔ ۱۳۱۰ عبارتند از:


”کامیل“ ساختهٔ جرج کیوکر، گرتاگاربو، رابرت تایلور


”کینگ‌کونگ“ ساخته شو دساک، کوپر


”جویندگان طلا“ چارلى‌چاپلین


”باستر میلیونر“ (باسترکتیون)


”اتللو“ امیل یانینگس


”موسى و فرعون“ (نسخهٔ اولیهٔ ده فرمان)


”رابین‌هود الدورادو“ (ساختهٔ ویلیام ولمن، وارنر باکستر)


”آوازخوان ورشو“ (میشل وازنیسکی)


”مواظب باش“ (تالماج)


”وداد“ (ام‌کلثوم)


”پریچهر و پریزاد و هفت برادران کوتوله خوش‌خو و خوش‌خواب و خوش‌خنده و خوش‌گو و خوش‌خوان و خوش‌رو و خوش‌دل“ (والت‌دیزنی)

بن‌هور“ (رامون ناوارو)

”بینوایان“ (هارى بور)


”فرار تارزان“ (دسیمولر)


”جشن در هالیوود“ (لورل و هاردی)


”تزریق خون“ (لورل و هاردی)


”نقابدار سیاه“ (ژون بولس)


”دراکولا“


”گراند هتل“


”نیزه داربنگال“


”دکتر مورو“


”مقبرهٔ هندی“


”میشل استروگف“ و ....


بعد از شروع جنگ جهانى دوم در شهریور ۱۳۱۸، سهم قابل توجهى از برنامه‌ٔ سینماهاى تهران به تبلیغات آلمان‌ها و بعد روس‌ها و انگلیسى‌ها اختصاص یافت.

بعد از دهه ۱۳۲۰

در اوایل نیمهٔ دوم دههٔ ۱۳۲۰، از تجربه‌هاى دورهٔ نخست فیلم‌سازى در ایران نشانی نبود. در حالى‌که سینما در جهان به سمت تجهیز و تعالى پیش مى‌رفت، در ایران، وضعیت اسفبارى حاکم بود.


افراد کمى که تجارب دوره نخست را داشتنتد، به دلیل نبود فعالیت در این خصوص، جذب حرفه‌هاى دیگرى شدند. در این زمان دکتر اسماعیل کوشان بطور جدی، پیگیر فیلم‌سازى شد وى بانى تولد دوم سینماى ایران است.


چند روز پس از نمایش بسیار موفق ”دختر فراری“ در سینما کریستال و جنجال روزنامه‌ها، دکتر کوشان اعلام کرد که قصد دارد به تولید فیلم ایرانى بپردازد. مشاوره و نشست‌هاى فراوانى صورت گرفت و سرانجام فکر تأسیس ”میترا فیلم“ در اواخر پاییز ۱۳۲۵ شکل گرفت. دکتر کوشان براى کارگردانى نخستین فیلم ناطق ایرانى تولید ایران به میرمحمدعلى خان دریابیگى مراجعه کرد. دریابیگى فارغ‌التحصیل مدرسه آمریکایى تهران و مدرسهٔ آرتیستى برلین و عضو فعال جامعهٔ باربد بود. او چند نمایشنامه‌ روى صحنه برده بود و تدریس نیز مى‌کرد.


سرانجام ”طوفان زندگی“ محصول میترا فیلم به کارگردانى على دریابیگى و نویسندگى دکتر ضیائى و فیلم‌بردارى دکتر کوشان، موسیقى درویش‌خان، علینقى وزیرى و روح‌الله خالقى و تدوین دکتر کوشان و با بازى فرهاد معتمدی، انیا اوشید، مهراقدس خواجه‌نوری، رضا کیائی، ناصر طائفی، نیکتاج صبری، زینت مؤدب، شوکت علو (ژاله)، رقیه چهره‌آزاد، فرامرز بوریا و ... ساخته مى‌شود. و روز هفتم اردیبهشت ۱۳۲۷ با برنامهٔ افتتاحیه‌اى به نمایش در مى‌آید. اما نتیجه شکست کامل بود. پس از شکست ”میترا فیلم“، دکتر کوشان، شرکت ”پارس فیلم“ را تأسیس کرد و مقدمات تهیه و تولید فیلم دوم، ”زندانى امیر“ آغاز شد. این فیلم با مضمون تاریخى در آبان ۱۳۲۷ در سینما رکس به نمایش در آمد و فروش مقرون به صرفه‌اى داشت.


فیلم بعدى ”واریتهٔ بهار“ در اردیبهشت ۱۳۲۸ آماده شد و در خرداد در سینما مایاک به نمایش درآمد، اما موفق نبود و مورد انتقاد واقع شد. عزت‌الله انتظامى و ملک‌مطیعى دراین فیلم نقش کوتاهى ایفا کردند.


فیلم ”شرمسار“ نخستین توفیق بزرگى بود که موجب تولید دوباره سینماى ایران شد. و موجب اطمینان براى سرمایه‌گذاران سینماى ایران گردید. این فیلم که ساختهٔ چهارم دکتر کوشان بود. در دى ماه ۱۳۲۹ در سینما رکس و سینما متروپل روى پرده رفت. این فیلم چهره‌هاى تازه‌اى در زمینهٔ فنى و بازیگرى به سینما عرضه کرد که سرشناس‌ترین آنها ”دلکش“‌ بود.


دکتر کوشان با ”شرمسار“ ثبات کافى براى بقا بدست آورد و از آن پس تا پایان دورهٔ دوم فعالیت سینماى ایران (۱۳۵۷)، بطور مستمر فعالیت داشت. دکتر کوشان در این سال‌ها، ۹۱ فیلم را تهیه کرد که در ۲۸ فیلم کارگردان بود.

ادامه دارد

"مجله اینترنتی آفتاب"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.