نامه به خانم خدیجه ثقفی "خانوادگی "
تصدقت شوم ؛ الهی قربانت بروم ، در این مدت که مبتلای به جدایی از
آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت
در آئینه قلبم منقوش است .عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش
در پناه خودش حفظ کند. [حال ] من باهر شدتی باشد می گذرد ولی
بحمدالله تا کنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الان درشهر زیبای بیروت
هستم ؛ (2) حقیقتا جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریاخیلی
منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره
عالی به دل بچسبد.
و خانم ها(6) کاغذی نوشتید سلام مرا برسانید. من از قبل همه نایب الزیاره هستم .
به خانم شمس آفاق (7) سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای
دکتر(8) سلام برسانید.به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید.
صفحه مقابل را به آقای شیخ عبد الحسین بگویید برسانند.
ایام عمر و عزت مستدام . تصدقت ، قربانت ؛ روح الله .
عکس جوف در حال دلتنگی از حرکت نکردن . (9)
نامه
زمان : فروردین 1312 / ذی القعده 1351
مکان : لبنان ، بیروت
موضوع : خانوادگی
مخاطب : ثقفی ، خدیجه (1)
صفحه : 2 و 3
پاورقی
1- ملقب به قدس ایران ، همسر امام خمینی .
2- برای عزیمت با کشتی به عربستان برای انجام اعمال حج .
3- آقای سید مصطفی خمینی که در آن زمان سه ساله بوده است .
4- اشاره به آقامصطفی و فرزند دیگرشان که درآن زمان هنوز به دنیا
نیامده بود و چند روز پس از نگارش این نامه در زمانی که امام در سفر
حج بودند، متولد گردید و او را "علی " نام گزاردند. وی درکودکی بر اثر
بیماری درگذشت .
5- آقای میرزامحمد ثقفی ، پدر همسر امام خمینی .
6- مادر و مادربزرگ همسر امام خمینی که در آن زمان در قید حیات بوده اند.
7- شمس آفاق ثقفی ، خواهر همسر امام خمینی .
8- آقای دکتر علوی .
9- اشاره به نبودن کشتی جهت عزیمت به جده .
صحیفه امام خمینی(ره)
ادامه دارد
"تبیان"
سلام
روز بخیر.
سلام و درود و عرض سپاس و تشکر و امتنان بیکران به محضر شریف استاد عزیز و بزرگوارم