پاتوق اهل نظر

پاتوقی برای اهل اندیشه و نظر

پاتوق اهل نظر

پاتوقی برای اهل اندیشه و نظر

تاریخچهٔ سینما در ایران (6)

دوران پس از تثبیت ۱۳۳۱ تا ۱۳۴۷


در سال ۱۳۳۰ سینماى ایران شش تولید داشت. ”کمرشکن“ نخستین فیلم سال ۳۰ بود. این فیلم ساختهٔ ابراهیم مرادى است که در سینما مایاک نمایش یافت.


”مستى عشق“ ساختهٔ دکتر کوشان با بکارگیرى امکانات تکنیکى و نیروهاى تازه موقعیت خود را دوباره تثبیت کرد و موفقیت حاصل کرد. وى براى این فیلم شمارهٔ اول بولتن ”عالم هنر“ را در شهریور ۱۳۳۰ پنج روز پیش از نمایش فیلم منتشر کرد و صفحاتى را به این فیلم اختصاص داد.


”شکار خانگی“ دومین فیلم ۱۶ میلیمترى و سومین تولید ۱۳۳۰ بود که به کارگردانى على دریابیگى و تهیه‌کنندگى محسن بدیع ساخته شد. ناصر ملک‌مطیعى نقش کوچکى در آن ایفا کرد. استقبال از این فیلم متوسط بود.


”دستکش سفید“ حاصل کار پرویز خطیبى چهارمین فیلم سال بود و موفقیت بى‌سابقه‌اى داشت. استودیو البرز بخاطر این موفقیت دست به توسعه زد و نشریه‌اى بنام ”عالم سینما“ را منتشر کرد که در فروردین ۱۳۳۱ چاپ شد.


فیلم بعدى پریچهر بود که موفقیتى نداشت و ”استودیو تهران فیلم“ که بخاطر تهیه این فیلم تأسیس شده بود، با شکست روبرو شد و به تعطیلى انجامید.


آخرین فیلم سال ۱۳۳۰ ”خواب‌هاى طلایی“ بود که به همت برادران رشیدیان ساخته شد. آنها ”استودیو مدائن“ را بوجود آوردند و این فیلم در اسفند ماه در سینماهاى رکس و هما به نمایش درآمد.


سینماى ایران در فاصلهٔ ۱۳۳۱ تا ۱۳۴۷، ۴۹۵ فیلم عرضه کرد. در ۱۳۳۱ هفت فیلم عرضه شد. نخستین فیلم ”مادر“ بود که توسط پارس فیلم ساخته شد و دلکش در این فیلم براى دومین بار ظاهر شد. کارگردان فیلم دکتر کوشان بود فیلم با رعایت کلیهٔ موازین اقتصادى ساخته شدو در کل فروش خوبى داشت.


”عمر دوباره“ نخستین فیلم پرویز خطیبى تولید ۱۳۳۱ است که دومین محصول استودیو البرز است و موفق نمى‌شود.


”زنده باد خاله“ محصول استودیو البرز و خطیبى در سینما البرز به نمایش درآمد و از نظر مادى و نیز هنرى یک شکست کامل بود.


”دزد عشق“ محصول پارس فیلم با بازى مجید محسنی، یک کمدى موزیکال بود که در آبان ۱۳۳۱ به نمایش درآمد و استقبال مناسبى از آن صورت گرفت.


”ولگرد“ فیلم بعدى است که در آذرماه روى پرده رفت و رکورد فروش را به دست آورد. و توانست نظر مساعد مطبوعات و دست‌اندرکاران را نیز بعنوان کامل‌ترین فلیم تا آن زمان بدست آورد. کارگردان و نویسندهٔ ”ولگرد“ مهدى رئیس فیروز بود. این فیلم باعث شهرت ناصر ملک‌مطیعى شد. فیلم‌بردار، تهیه‌کننده و مدیر فنى فیلم، مهندس محسن بدیع بود این فیلم نخستین بار تحسین نویسندگان مطبوعات را برانگیخت و آنان در این خصوص اتفاق‌نظر داشتند.


ناصر ملک مطیعى در دو چهره متفاوت از فیلم ولگرد (1331)


همزمان با ”ولگرد“ دو فلیم یاغى و حاکم یکروزه به نمایش در مى‌آیند که موفق نیستند ولى ضررى را نیز متحمل نمى‌شوند.


یاغى اولین حضور بشارتیان در سینماى ایران بود.


در ابتداى سال ۱۳۳۲، سه فیلم بطور همزمان به نمایش درآمد: ”افسونگر“، ”گلنسا“ و ”جدال با شیطان“؛ و چند مرکز فیلم‌سازى مثل دیانا فیلم، عصر طلائی، عمر‌خیام، شرق، ایران‌نو، جهان فیلم اعلام موجودیت کردند.


در تولیدات سینماى ایران در سال ۱۳۳۲، فیلم ”یک نگاه“ موردى استثنایى و رکوردار است که نمایش آن در سانس دوم اولین روز متوقف شد.


”اشتباه“ فیلم پنجم سال ۳۲، در فروردین روى پرده رفت و موفق نبود.


”گرداب“ با بازى ملک‌مطیعی، نخستین فیلمى بود که به اجبار از پشت صحنهٔ آن گزارش تهیه شد و دلیل آن خالى ماندن فیلم خام در پایان فیلم بود. این فیلم نیز موفق نبود.


”چهرهٔ آشنا“ با ”مشهدى عباد“ (نخستین تولید استودیو عصر طلایی)؛ ”گناهکار“ (استودیو البرز)؛ ”میهن‌پرست“ (ایرج فره‌وشی، مظفر میزانى و نقشینه)؛ ”مریم“ فیلم‌هاى دیگر بهار ۱۳۳۲ بودند. در تابستان ۳۲، اتفاقات سیاسى از جمله کودتا و سقوط دکتر مصدق اتفاق افتاد و بعد از کودتا نخستین فیلم ”لغزش“ ساختهٔ استودیو البرز بود. در مهرماه، دو فیلم ”محکوم بى‌گناه“ و ”شبهاى تهران“ (کوشان و یاسمی)، تحرکى تازه بین فیلم‌سازان و استودیوها ایجاد کردند. فیلم‌هاى بعدى سال ۳۲ عبارتند از:


”ملانصرالدین“، ”بازگشت“، ”یاغی“ (بشارتیان)، ”بى‌پناه“، ”نیمه راه زندگی“ (بشارتیان)، ”پیوند زندگی“ (ابراهیم مرادی) ”دختر سرراهی“ (استودیو کاویان)، ”دختر چوپان“، ”غفلت“ (پارس فیلم)


در سال ۱۳۳۳ عوارض شهردارى براى سینماها ۱۵ درصد افزایش مى‌یابد و اعتراضات شکل مى‌گیرد. استودیوها تولیدات خود را متوقف مى‌کنند. بعد از بى‌نتیجه ماندن اعتراض‌ها تنها اقدام افزایش ۲ ریالى بلیط سینماهاست. ناچار تولیدکنندگان کار خود را از سر مى‌گیرند و در عین حال مبارزات خود علیه شهردارى را ادامه مى‌دهند. سال ۳۳، سال تردید و یأس سینماى ایران است.


فیلم‌هاى سال ۱۳۳۳عبارتند از: ”گمگشته“ (حبیب‌الله حکیمیان، صمد صباحی)، ”مراد“ (سردار ساگر)، ”دسیسه“ (دکتر کوشان، على کسمائی)، ”دخترى از شیراز“ (ساموئل خاچیکیان)، ”تقدیر“ (ترو آل گیلانی)، ”دستبرد“ (آل گیلانی)، ”سرنوشت در را مى‌کوبد“ (حسن شیروانی)، ”بر باد رفته“ (سرژ آزاریان) ، ”کینه“ (پرویز خطیبی)، ”محکوم به ازدواج“ (پرویز خطیبی)، ”شب‌هاى معبد“ (بشارتیان)، ”نقلعلی“ (خطیبی)، ”قیام پیشه‌وری“ (خطیبی)، ”آغامحمدخان قاجار“ (دکتر کوشان)، ”میلیونر“ (امین امینى / عصر طلائی)، ”ماجراى زندگی“ (محتشم)، ”شاهین طوس“ (کریم فکور / پارس فیلم)، ”عروس دجله“ (محمد شب‌پره)


سال ۳۳ به‌دلیل مشکل عوارض سنگین شهردارى که به ۴۰ درصد افزایش یافته بود و نیز به دلیل عدم استقبال تماشاگران و انتقاد سخت نویسندگان سینمایی، سال یأس و نومیدى سینما بود.


فیلم‌سازان، سینماداران، تماشاگران، منتقدان، واردکنندگان همه وهمه در سال ۱۳۳۴ موقعیت خطیر سینما را درک کرده و آن را علنى کردند و همه منتظر یک تحول بودند.


در این سال فیلم‌های: ”عشق راهزن“ (سیامک یاسمی)، ”چهارراه حوادث“ (ساموئل خاچیکیان)، ”براى تو“ (جمشید شیبانی)، ”امیرارسلان“ (پارس فیلم)، ”پایان رنج‌ها“ (جلیل غدیری، مهندس بدیع، سرهنگ منوچهری)، ”آخرین شب“ (استودیو عقاب)، ”خواب و خیال“ (مجید محسنی)، ”دزد بندر“ (دکتر کاوسی)، ”آخرین شب“، ”فرزند گمراه“ (عصر طلایی)، ”مهتاب خونین“ (موشق سروری، کاراوان فیلم)، ”خون و شرف“ (استودیو دیانا)، ”خسیس“ (رضا زندی)، ”پنجمین ازدواج“ (نصرت‌الله وحدت)، ”خانه شیاطین“ (پرویز خطیبی)، ”دماغ ‌سوخته‌ها“ (مهدى بشارتیان) ساخته و به نمایش در آمدند.


�امیر ارسلان� پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینماى ایران شناخته شده است.


در سال ۱۳۳۵، سینماى ایران در یأس و اضطراب به سر برد. در این سال فیلم‌هاى خارجى دوبله شدند. بخصوص فیلم‌هاى هندى رونق داشتند و هر تلاشى با بى‌مهرى تماشاگران روبرو مى‌شد. به همین دلیل هنرمندان سینما در عرصه‌هاى دیگرى مثل تئاتر، دوبله، ورود فیلم، و ... پرداختند. تنها در استودیو پارس با همت و هدایت دکتر کوشان، پس از موفقیت فیلم امیر ارسلان، فیلم‌هاى مختلف تاریخى و افسانه‌اى جلوى دوربین مى‌رفت. موقعیت سینماى ایران کمتر از مرگ نبود؛ زیرا همان چند تولید اندک هم امکان عرضه نداشتند. در این شرایط ”زندگى شیرین است“ توسط مجید محسنى ساخته شد. فیلم‌هاى بعدی، ”مستشار جزیره“ (شیبانی) و ”اتهام“ (عبدالله بقائی، سیامک یاسی) بودند.


”خورشید مى‌درخشد“ موفق‌ترین فیلم سال ۳۵ است که توسط سردار ساگر ساخته شده است. ”بوسه مادر“ (عطاءا... زاهد)، ”مرجان“ (شهلا)، ”یوسف و زلیخا“ (یاسمی)، ”هفده روز به اعدام“ (دکتر کاوسی)، فیلم‌هاى بعدى بودند.


”مرجان“ حاصل تجربهٔ نخستین هنرمند زن در سینماى ایران است که جنجال زیادى بپا مى‌کند ولى شهلا سازندهٔ فیلم پس از آن از سینما کناره مى‌گیرد.


سال ۳۵ با جاروجنجالى برابر همهٔ سال‌هاى عمر سینماى ایران در مطبوعات، در برابر بى‌تفاوتى تماشاگران پایان مى‌یابد.


سال ۱۳۳۶ در ناامیدى و یأس آغاز شد. دو فیلم ”رستم و سهراب“ (مهدى رئیس فیروز) و ”قزل ارسلان“ (پارس فیلم) آغازر این سال هستند. ”رستم و سهراب“ با بازیگران پر هیبت، دکورهاى عظیم، لشکرکشی، نیررتن به تن، آوازهاى الهه، داریوش رفیعى و مصطفى پایان و ... هیچکدام تماشاگر را جذب نمى‌کند.


”مردى که رنج مى‌برد“ ساخته محمدعلى جعفرى با شکست مواجه مى‌شود. اما ”بلبل مزرعه“ جان تازه‌اى به پیکر بى‌روح سینما مى‌ٔدهد و مورد استقبال قرار مى‌گیرد. این فیلم ساختهٔ مجید محسنى است. این فیلم براى اولین بار در خارج از کشور نمایش مى‌یابد و موفقیت کسب مى‌کند.


مجید محسنى و حمید قنبرى در نمایى از بلبل مزرعه (محسنی،1336)


فیلم‌هاى بعدى ”بازگشت به زندگی“ (زاهد، عصر طلائی، ملک‌مطیعی)، ”یعقوب لیث صفاری“ (منوچهر زمانی)، ”برهنهٔ خوشحال“ (عزیز رفیعی)، ”مادموازل خاله“ (عصر طلائی)، ”شب‌نشینى در جهنم“ (موشق سروری، ساموئل خاکیچیان)، ”بهلول“ (صادق بهرامی)، ”نردبان ترقی“ (پرویز خطیبی)، ”ظالم بلا“ (سیامک یاسمی)، هستند.


شب‌نشینى در جهنم در تیرماه ۳۷ در جشنواره برلین به نمایش درآمد. سینماى ایران در نیمسال دوم اوج مى‌گیرد. صدرفهرست شب‌نشینى در جهنم قرار دارد و بعد مادموازل خاله. سینماى ایران جان تازه‌اى مى‌گیرد.


سال ۱۳۳۷ ”با شاباجى خانم“ محصول پارس فیلم آغاز مى‌شود. کارگردان مهدى سهیلى است و قصد دارد کمدى مفرحى عرضه کند که موفق نمى‌شود.


دومین محصول ”طوفان در شهر ما“ ساختهٔ ساموئل خاچیکیان است که نخستین محصول ”آژیر فیلم“ مى‌باشد. سانسور در سال ۳۷ شدت یافته بود این فیلم را گرفتار مى‌کند و سرانجام فیلم دچار آشفتگى مى‌شود ولى رویهم رفته موفقیتى کسب مى‌کند.


”روزنهٔ امید“ (سردار ساگر)، ”ماجراى استودیو“ (حیدر صارمی)، ”چهل طوطی“ (بشارتیان، هوشنگ مرادی)، ”انگشتر جادو“ (بشارتیان) فیلم‌هاى بعدى هستند که مورد توجه واقع نمى‌شوند. همینطور ”بیژن و منیژه“ (منوچهر زمانی، سیامک یاسمـی)؛ عطاءالله زاهد با ”چشم براه“ که موفقیتى کسب مى‌کند، از سینما کناره مى‌گیرد.


”آقاى اسکناس“ (امین امینی)، ”قاصد بهشت“ (خاچیکیان)، ”لات جوانمرد“ (مجید محسنی)، ”جنوب شهر“ (فرخ غفاری، سیاوش عماد) فیلم‌هاى سه بعدى این سال هستند. ”جنوب شهر“ در روز سوم نمایش توقیف مى‌شود و مجدداً با حذف بخش‌هایى همچنان نمایش آن معوق مى‌ماند. چند سال بعد با افزودن صحنه‌هایى به فیلم اجازه نمایش مى‌گیرد و به رقابت در شهر تغییرنام مى‌دهد.


مجید مجیدی و تقی ظهوری در نمایی از لات جوانمرد


”عروس فراری“ نخستین تولید ”اسکوپ و رنگی“ سینماى ایران است که توسط اسماعیل کوشان عرضه مى‌شود. و با استقبال فراوان روبرو مى‌شود. اما مطبوعات نظر مساعدى ندارند.


نمایی از فیلم عروس فراری


”همه گناهکاریم“ به کارگردانى عزیز رفیعى با شکست روبرو مى‌شود و بعد ”طلسم شکسته“ موفق به جذب تماشاگر و نظر مساعد مطبوعات مى‌گردد. این فیلم بعداً بطور رسمى در جشنواره آسیایى در کراچى و جشنواره برلین شرکت مى‌کند. کارگردان این فیلم سیامک یاسمى است.


سردار ساگر (1282-1351)، فیلمساز هندى الاصل که با مراد در سال 1333 فعالیتش را در سینماى ایران آغاز کرد و تا 1348 به کارش ادامه داد.


دشمن زن“ (خطیبی) نخستین محصول استودیو اطلس فیلم زمانى به نمایش در مى‌آید که عوارض شهردارى به بیست درصد تقلیل یافته، اما این اثر مورد استهزا و انتقاد واقع شد. در پایان سال ۳۷، بنظر مى‌رسد که بحران در سینماى ایران مرتفع شده و تماشاگران شور و شوق سابق را از خود نشان مى‌دهند و جهش تازه‌اى در فیلم‌سازى آغاز مى‌گردد.

در بهار ۱۳۳۸ بیش از پنجاه فیلم در مرحلهٔ طرح، تدارکات، فیلم‌بردارى و یا آمادهٔ نمایش اعلام مى‌شود. نیمى از آنچه که در سال ۳۸ عرضه مى‌شود، متعلق به کسانى است که براى اولین بار به سرمایه‌گذارى و تأسیس دفاتر و مراکز فیلم‌سازى اقدام کرده‌اند.


”یکى بود یکى نبود“ (صبحی، روشنیان)، ”فرشتهٔ وحی“ (مهدى بشارتیان)، ”پسر دریا“ (شاپور یاسمی، پارس فیلم)، ”دست تقدیر“ (احمد گرجی، اطلس فیلم)، ”چک یک میلیون تومانی“ ، ”دو عروس براى سه برادر“ (محمد عبدی)، ”سایه“، ”بى‌ستاره‌ها“ (محمد متوسلانی، گرشا رئوفی، منصور سپهرنیا، اثر خسور پرویزی)، ”هالو“ (حسین امیرفضلی)، ”عشق و حمایت“ (امیرفضلی)، ”افسانهٔ شمال“ (حسین ناظم‌زاده، دیبا فیلم، ساختهٔ ابراهیم باقری)، ”در جستجوى داماد“ (آرامائیس آقامالیان) از فیلم‌هاى سال ۳۸ بشمار مى‌روند.


بى‌ستاره‌ها نخستین تجربهٔ خسروپرویزى است که شباهت‌هایى به ولگردها ساخته فدریکو فلینى دارد. این فیلم نخستین کار مستقل گروه متوسلانی، رئوفى و سپهرنیا است، که رویهم رفته کارکرد خوبى داشت و درآمد قابل توجهى بهمراه آورد.


در جستجوى داماد نخستین ساختهٔ آقامالیان بود. وى تحصیلکردهٔ آلمان بود و با مطالعات خود در تکنیک سینما و دیدى زیبا‌شناسانه و تسلط در بازى گرفتن، تمایزى از خود بروز داد و فعالیت وى را تضمین کرد. کارکرد فیلم متوسط بود.


”عروس کرومه“ (فرخ غفاری)، ”شانس و عشق و تصادف“ (حسین مدنی، ناجى عقراوی)، ”اینم یه جورشه“ (عزیر رفیعی)، ”روز گمشده“ (منصور روحی)، ”بازى عشق“ (اطلس فیلم)، ”آقا جنى شده“ (امینی، اصغر تفکری، عصر طلائی)، ”تپه عشق“ (ساموئل خاچیکیان)، ”دوقلوها“ (شاپور یاسمى / نخستین فیلم اسکوپ و سیاه و سفید سینماى ایران)، ”گوهر لکه‌دار“ (ناتائیل زبولانی، ابراهیم مرادی)، ”آسمان جل“ (نصرت‌الله وحدت)، ”چشمهٔ آب حیات“ (سیامک یاسمی، پارس فیلم، نخستین فیلم محمدعلى فردین)، ”مى‌میرم براى پول“ (رئیس فیروز)، ”آقاى شانس“ (محمد درم‌بخش)، ”جوانان امروزی“ (عبدالعلى منجم، حکیمی)، ”داماد میلیونر“ (عشقی، آسیا فیلم)، فیلم‌هاى بعدى سال ۳۸ بودند.


به این ترتیب در سال ۳۸ بار دیگر سینماى ایران گرفتار بحران تازه‌اى مى‌شود.


سال ۱۳۳۹ در شرایطى آغاز مى‌شود که دست‌‌اندرکاران سینما به رکودها و رونق‌ها و تلخى و شیرینى متناوب آن واقفند، اما علل را درک نمى‌کنند.


در سال ۳۹ سندیکاى تهیه‌کنندگان فیلم شکل گرفت، اما توان کافى و معیار مناسبى جهت بررسى کیفى فعالیت‌هاى دست‌اندرکاران نداشت.


فیلم‌هاى این سال عبارتند بودند از:


”شیرفروش“ (دکتر کوشان)، ”دوستان یکرنگ“ (عباس شباویز)، ”بیم و امید“ (احمد گرجی)، ”صفرعلی“ (سعید نیوندی)، ”آخرین هوس“ (بابک آودیسیان)، ”ماجراى پروین“ (مهدى بشارتیان)، ”فردا روشن است“ (سردار ساگر)، ”شدشدنشدنشد“ (هوشنگ شفتی)، ”چشمهٔ عشاق“ (صمد صباحی، ویگن، آژیرفیلم)، ”عروسک پشت پرده“ (مجید محسنی)، ”پول حلال“ (فریدون قوانلو)، ”آیینه تاکسی“ (عزیز رفیعی، شکرالله رفیعی، عباس همایون)، ”اول هیکل“ (سیامک یاسمی)، ”بچه ننه“ (امین امینی)، ”آرشین مالالان“ (صباحی، ویگن)، ”دخترى از اصفهان“ (گرجی)، ”ستارگان مى‌درخشند“ (محمدعلى زرندی، نخستین بازى پوران)، ”آرامش قبل از طوفان“ (خسرو پرویزی)، ”کى به کیه“ (رضا کریمی، على تابش، عزیزا...، بهادری)، ”پیمان“ (مهدى رئیس فیروز)، ”فرشته فراری“ (احمد گرجی)، ”بچه‌هاى محل“ (آرامائیس آقامالیان، محمد متوسلانی)، ”مروارید سیاه“ (سیامک یاسمی، دکتر رفیع)، ”ماجراى جنگل“ (مهندس مهدى میرصمدزاده)، ”حادثهٔ جزیره“ (بشارتیان)


سینماى ایران در سال ۳۹ با شکست شروع مى‌کند و به همین ترتیب پایان مى‌یابد. بدون آن‌که بین ۲۷ نمونهٔ عرضه شده حتى یک فیلم با ارزش وجود داشته باشد.


دههٔ ۴۰ در موقعیتى آغاز مى‌شود که سینما چهاردهمین سال حیات خویش را در مرحلهٔ تولد دوم آغاز مى‌کند. در این زمان صاحب‌نظران و نویسندگان سینمایى سعى در ایجاد سینمائى مستقل داشتند و سعى مى‌کردند با حمایت و راهنمایى‌هاى خود این خواسته را عملى سازند. اما بدلیل فقدان ادراک و معرفت کافى و نیز تلقى سودجویانه و کاسبکارانهٔ اکثریت دست‌اندرکاران سرانجام اهل قلم از توجه خود به تولیدات سینماى ایران کاستند و به این ترتیب اکثریت فعال بى‌فرهنگ در سینماى ایران، بدون دغدغه از هشدارها و بیم‌ها و انتقادها به کسب خویش مشغول شدند.


طى سال ۱۳۴۰، ۲۷ فیلم عرضه شد که ۱۳ فیلم به حداقل فروش دست یافت و بقیه فروش بالاترى داشتند. تنها دو فیلم کمتر از سقف تعیین شده کارکرد داشتندو به شکست منجر شدند.


نخستین فیلم سال ۴۰، عمو نوروز ساخته سیامک یاسمى بود، دندان افعى و سایهٔ سرنوشت از اسماعیل کوشان فیلم‌هاى بعدى بودند. نمایش‌هاى بعدى به فیلم‌هاى ”دختر همسایه“ و ”انسان پرنده“ (پرویز خطیبی)، ”آتشپارهٔ تهران“ (فرج‌الله نسیمیان)، ”آهنگ دهکده“ (مجید محسنی)، ”مرغابى سرخ‌کرده“ (نصرت‌ا... وحدت)، ”عسل تلخ“ (حسین مدنی)، ”دام عشق“ (عزیزالله رفیعی)، ”خروس بى‌محل“ (عزیزا... رفیعی)، ”خانم عوضى گرفتی“ (حسین مدنی)، ”آتش و خاکستر“ و ”دخترى فریاد مى‌کشد“ (خسرو پرویزی)، ”فریاد نیمه‌شب“ (ساموئل خاچیکیان)، ”یک قدم تا مرگ“ (خاچیکیان)، ”دختران حوا“ و”گرگ صحرا“ (سعید نیوندی)، ”على واکسی“ (سردار ساگر) ”بیوه‌هاى خندان“ (نظام فاطمی)، ”تازه بدوران رسیده“ (محمود کوشان)، ”گلى در شورە‌زار“ (مهدى رئیس فیروز)، ”عشق و حماقت“ (حسین امیرفضلی)، ”عشق بزرگ“ (محمدعلى جعفری)، ”پستچی“ (رفیع حالتی)، ”صد کیلو داماد“ (عباس شباویز)


در آغاز سال ۴۱ از بین ۵۰ عنوانى که در مراحل مختلف تدارکات، فیلم‌برداری، تدوین و یا امور فنى بودند، تنها ۲۷ عنوان امکان نمایش یافتند و یازده تهیه‌کننده و ۸ کارگردان جدید معرفى شدند.


فیلم‌هاى سال ۱۳۴۱، سبک و معمولى و اکثراً فاقد جذابیت بودند. توفیق تجارى این سال به فیلم ”دلهره“ تعلق داشت و چند فیلم ”کلاه مخملی“ ، ”گذشت“ و ”عروس دهکده“ . سال ۴۱ با قلم ”کلاه مخملی“ (دکتر کوشان) و ”دخترها اینطور دوست دارند“ (اسماعیل پورسعید) آغاز مى‌شود. ”کلاه مخملی“ نخستین فیلم ”وایداسکرین رنگی“ سینماى ایران است.


انتقام روح و اهریمن زیبا دو فیلم دیگرى هستند که دکتر کوشان در سال ۴۱ به نمایش در مى‌آورد. انتقام روح یک کمدى ترسناک با شرکت مجید محسنى است و اهریمن زیبا یک درام جنایی. سایر فیلم‌هاى این سال عبارت‌اند از:


”گربهٔ وحشی“ (پرویز خطیبی)، ”آخرین گذرگاه“ (خسرو پرویزی)، ”زمین تلخ“ (خسرو پرویزى و اصغر بیچاره)، ”طلاى سفید“ (جمشید شیبانی)، ”ورپریده“ (سیامک یاسمی)، ”سوداگران مرگ“ (ناصر ملک‌‌مطیعی)، ”عروس دهکده“ (ملک‌مطیعی)، ”نصیب و قسمت“ (ابراهیم باقری، فرج‌الله نسیمیان)، ”خداداد“ (امین امینی)، ”پنجه“ (امین امینی)، ”مکر ابلیس“ (ابوالقاسم جنتى عطایی)، ”گل گمشده“ (عباس شباویز)، ”زن دشمن خطرناکى است“ (رضا کریمی)، ”لالهٔ آتشین“ (محمود نوذری)، ”کلید“ (محمود نوذری، ژرژ لیچنسکی)، ”ساحل دور نیست“ (سردار ساگر)، ”گذشت“ (نسیمیان)، ”اشک شوق“ (احمد صفایی)، ”گرگ‌هاى گرسنه“ (محمدعلى فردین)، ”چادرنشین‌ها“ (على محزون، اکبر سلیمان حشمتی)، ”دلهره“ (خاچیکیان)، ”در انتهاى ظلمت“ (ابوالقاسم ملکوتی)، ”قربون خودم“ (محسنی).

ادامه دارد


"مجله اینترنتی آفتاب"

نظرات 1 + ارسال نظر
باهری یکشنبه 20 دی 1394 ساعت 10:14 http://baher33.blogsky.com/

درود بر شما

روز وروزگارتان خوش.

جالب بود.

از میان این نامها...ازنام فراموش نشدنی مجید محسنی هنرمند توانای سینمای ایران خاطرات خوشی در ذهن دارم.فیلم بیاد ماندنی "پرستو ها به لانه برمی گردند"یکی از کارهای زیبای اوست.این فیلم را در دوران کودکی دیده ام.

ممنون از بابت این پست مفیدتون.
ارادتمند...باهری

سلام و درود و بی پایان و عرض ادب و ارادت به محضر شریف استاد بزرگوارم
حقیقتا بررسی تاریخچه سینمای ایران تداعی کننده خاطرات شیرین وفراموش ناشدنی ست که مرور آنها نه تنها خالی از لطف نبوده و نیست بلکه حتی آرامش بخش و افتخار آفرین و انگیزه بخش است.
در پناه حق سایه پرمهرتون پاینده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.