پاتوق اهل نظر

پاتوق اهل نظر

پاتوقی برای اهل اندیشه و نظر
پاتوق اهل نظر

پاتوق اهل نظر

پاتوقی برای اهل اندیشه و نظر

زهی طراوت حسن و کمال نور و صفا

زهی طراوت حسن و کمال نور و صفا

که از جمال تو بیناست چشم نابینا

کدام خوب علم گشت در جهان به وفا

تو از مقولهٔ خوبان عالمی حاشا

بهار عشق دل از دیده مبتلا گردید

هر آن وفا که توبینی بلاست بر سر ما

زدوده‌اند حریفان ز دل غم کم و بیش

بریده‌اند زبان غازیان ز چون و چرا

اگر تو مرد رهی در طریق عشق رضی

رَهی ز میکده نزدیک‌تر مدان به خدا

رضی الدین آرتیمانی: غزلیات

"گنجور"

بزرگدتشت مرگ

زیباترین آرامگاه های تاریخی ایران (1)

در این مطلب سراغ شماری از آرامگاه‌های تاریخی ایران رفته‌ایم که بعضی‌شان بسیار معروف و تعدادی‌شان کمابیش گمنام هستند.

۱۲ آبان ۱۳۹۴

همشهری 6و7 -  حمیدرضا حسینی: از سرزمین پهناور و کهن دیار ایران، افراد بزرگ و نامداری برخاسته‌اند که نام‌شان نه فقط در تاریخ ایران بلکه در صحیفه تاریخ جهان ثبت و ضبط شده است. آرامگاه‌های بسیاری از آنان شناخته شده نیست یا در کمال گمنامی‌باقی مانده است.

بعضی آرامگاه‌ها نیز مانند آرامگاه ابن سینا، خیام، عطار، باباطاهر و حافظ در دوران جدید ساخته شده‌اند، زیرا این بزرگان تا حدود 70 سال پیش آرامگاه‌هایی درخور شأن و مقام خود نداشتند و این وظیفه ایرانیان معاصر بود که با ساختن آرامگاه‌های باشکوه، به مقام بلند آنان در تاریخ و فرهنگ ایران زمین، ادای احترام کنند.

 در کنار این دسته، آرامگاه‌های دیگری هستند که در زمان حیات یا اندکی پس از مرگ صاحبان‌شان ساخته شده‌اند. این آرامگاه‌هامعمولا به شاهان و مردان اهل دنیا تعلق دارند که خود یا اعقابشان گمان می‌بردند، خانه آخرت‌شان نیز باید همچون کاخ‌های دنیوی‌شان زیبا و سترگ باشد.

برخلاف آرامگاه‌های اهل فضل و دانش که همواره زیارتگاه مردم بوده‌اند، این نوع آرامگاه‌ها بیشتر به عنوان اماکن گردشگری مورد توجه قرار دارند و واقعیت هم این است که بعضی از آنها از نظر هنری و معماری جزو مهم‌ترین مواریث فرهنگی ایران و جهان هستند.

در این مطلب سراغ شماری از آرامگاه‌های تاریخی ایران رفته‌ایم که بعضی‌شان بسیار معروف و تعدادی‌شان کمابیش گمنام هستند.

پاسارگاد

آرامگاه کورش کبیر

کورش و آرامگاه او در پاسارگاد معروف‌تر از آنی است که نیاز به معرفی داشته باشد اما می‌توان درباره ویژگی‌های معماری و پیشینه تاریخی آرامگاه او – که در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شده است- به اجمال حرف زد.

 پاسارگاد به معنای اردوگاه پارسیان است و خیلی از مورخان معتقدند، اینجا همان جایی است که کورش در نبردی  سرنوشت‌ساز، آخرین شاه دولت ماد را شکست داد و امپراتوری هخامنشی را بنیان نهاد. او این نقطه را به عنوان پایتخت خود برگزید و کاخ‌هایش را در آن بنا کرد.

 البته پس از درگذشت کورش و جانشینش(کمبوجیه)پایتخت هخامنشیان به شوش و همدان و تخت جمشید منتقل شد اما پاسارگاد که آرامگاه کورش را دربرگرفته بود، اهمیت آیینی پیدا کرد و همواره مورد احترام شاهان هخامنشی بود.

امروزه آرامگاه کورش میان زمینی وسیع و مسطح قرار گرفته اما در زمان خود، باغ‌های بزرگی آن را فراگرفته بودند. این آرامگاه که از تخته سنگ‌های بزرگ آهکی ساخته شده، بیش از 11 متر بلندا دارد و از دو قسمت تشکیل شده است.

 قسمت اول مرکب از یک سکوی پلکانی با شش ردیف سنگ است و قسمت دوم اتاق مقبره کورش است که با سقفی سنگی و شیروانی مانند روی این سکوی پلکانی استوار شده است.

بنابراین، کورش قطعا درون خاک دفن نشده بود و چون پیکر او را چند متر بالاتر از سطح زمین قرار داده بودند، عده‌ای این طور نتیجه گرفته‌اند که کورش همچون زرتشتیان به تقدس عناصر چهارگانه آب و باد و خاک و آتش اعتقاد داشته است و پیکرش را مانند زرتشتیان بیرون از خاک در معرض هوا قرار داده‌اند تا در گذر زمان تجزیه شود.

 البته بعدها یکی از سرداران اسکندر مقدونی که مامور فتح پاسارگاد و دسترسی به خزانه‌های آن شده بود، نقل کرده که تابوت طلایی و پیکر مومیایی شده کورش را به چشم خود دیده است.

در این زمان، 200 سال از مرگ کورش می‌گذشت و اتاق آرامگاه او مملو از جواهرات و دیگر اشیای گرانبها بود که گویا همگی توسط سپاهیان اسکندر به غارت رفتند. گفته می‌شود که اسکندر از این عمل آنان رنجید و دستور مرمت آرامگاه را صادر کرد؛ دستوری که البته هیچ گاه اجرا نشد. 

نکته جالب اینکه بعدها در گذر زمان، مردم ایران و منطقه فارس ماهیت آرامگاه کورش را از یاد بردند و این بنای سنگی بزرگ را قبر مادر سلیمان نبی دانستند. این تصور تا دوره قاجار وجود داشت تا اینکه پژوهش‌های جدید و رجوع به آثار مورخان یونانی نشان داد که اینجا آرامگاه کورش کبیر است.


اصفهان

آرامگاه خواجه نظام‌الملک طوسی و سلاطین سلجوقی

خواجه نظام‌الملک طوسی، بزرگ‌ترین دیوان‌سالار تاریخ ایران پس از اسلام و یکی از دانشمندان سده پنجم هجری قمری است.

هنگامی‌که ترکان سلجوقی از آسیای مرکزی به ایران یورش آوردند و سراسر این سرزمین پهناور را تحت سلطه خود گرفتند، خواجه نظام‌الملک به دستگاه دیوانی آنان پیوست و وزارت «ملکشاه سلجوقی» را برعهده گرفت و دولت سلجوقیان را به اوج قدرت رساند.

خواجه نظام‌الملک نویسنده کتاب «سیاست نامه» و از آن مهم‌تر بنیانگذار مدارس معروف نظامیه است که بسیاری از بزرگان تاریخ ایران مانند امام احمد غزالی و سعدی شیرازی یا در آن درس می‌داده‌اند یا درس می‌خوانده‌اند.

او در اواخر عمر با ملکشاه سلجوقی دچار اختلاف نظر شد و مدتی پس از آنکه به صورت غــیررسمی ‌از وزارت برکنار شد، به وسیله فداییان اسماعیلی به قتل رسید و در شهر اصفهان ( پایتخت سلجوقیان ) به خاک سپرده شد.

اکنون در محله احمدآباد شهر اصفهان مقبره کوچکی متشکل از یک حیاط و ایوان وجود دارد که پیکر خواجه نظام‌الملک و ملکشاه سلجوقی و همسر او که رقیب سرسخت خواجه بود و جمعی دیگر از شاهان و شاهزادگان سلجوقی در آن به خاک سپرده شده اند.

 اینجا بازمانده یک محوطه بسیار بزرگ بوده که فقط همین مقدارش باقی مانده و از زرق و برق ظاهری هم خالی است. با این حال، سنگ مزارهای موجود در مقبره بسیارگران‌قیمت هستند. متاسفانه در سالیان نسبتا دور، سنگ قبر خواجه نظام الملک مورد سرقت قرار گرفت و سنگ کنونی، بدلی از سنگ اصلی است.


نقش رستم

آرامگاه داریوش و اعقاب او

روبه‌روی کوه مهر – که تخت جمشید در پای آن ساخته شده است – کوهی به نام «کوه حسین» قرار دارد که آرامگاه یا بهتر بگوییم گور دخمه‌های چهار تن از شاهان هخامنشی را در خود جای داده است. این چهار تن عبارتند از: داریوش اول، خشایارشاه، اردشیر اول و داریوش دوم. این چهار آرامگاه تحت تاثیر الگوهای هنری و معماری مصر و آسیای صغیر ساخته شده اند.

شکل بیرونی آنها که حدود21 متر از سطح زمین بالاتر است و در دل صخره‌های کوه حسین کنده شده، به شکل یک صلیب بزرگ است. در محور عرضی این صلیب، ورودی آرامگاه قرار دارد که با چهار نیم ستون زیبا شبیه ستون‌های تخت جمشید تزیین شده است.

 در بالای محور طولی یا عمودی نیز، حجاری‌ها و نقوش جالب توجهی خودنمایی می‌کنند. در اینجا پادشاهی را به حالت ایستاده می‌بینیم که در دست چپ کمان دارد و دست راست خود را به نشانه سوگند یا سپاسگزاری بالا برده است. او روی تختی ایستاده که 28ملت تحت فرمان هخامنشیان آن را روی سر و دستان خود حمل می‌کنند.

 شاه روبه‌روی آتشدان مقدس ایستاده است‌ که شعله‌های آتش از آن زبانه می‌کشد و بالای سر او نماد فروهر که نماد فره ایزدی و اقبال شاهانه است به چشم می‌خورد. در دو سوی تختی که پادشاه بر آن ایستاده است، سربازان گارد جاویدان و درباریان ایستاده‌اند.

 فضای پایین محور عمودی آرامگاه‌ها خالی است و این سبک و سیاق و نقوش با اندکی تفاوت در هر چهار آرامگاه نقش رستم دیده می‌شوند.

درون آرامگاه‌ها حفره‌ای قرار دارد که مکان قرار دادن تابوت پادشاه بوده است، این تابوت را از سنگ تراشیده‌اند و نکته جالب توجه این است که آرامگاه داریوش اول برخلاف سه آرامگاه دیگر چندین تابوت دارد که دقیقا نمی‌دانیم به چه کسانی تعلق داشته است؟

نقش رستم آثار دیگری از قبیل نقش برجسته‌های ساسانی و ایلامی‌و بنایی موسوم به کعبه زرتشت دارد که شرح آنها بیرون از موضوع گفتار ماست اما وجود این نقش برجسته‌ها موجب شده بود که در دوران اسلامی‌آنها را به رستم، پهلوان اسطوره‌ای ایران نسبت دهند و این مجموعه را نقش رستم بنامند.


تخت جمشید

آرامگاه اردشیر دوم و سوم

آرامگاه دو تن از شاهان هخامنشی در کوه مهر (رحمت) و مشرف به مجموعه کاخ‌های تخت جمشید ساخته شده است. پژوهشگران این دو مقبره را که در ارتفاع 40 متری کوه مهر قرار دارند، متعلق به اردشیر دوم و اردشیر سوم می‌دانند اما نتوانسته‌اند تشخیص دهند که هر آرامگاه متعلق به کدام یک از این دو پادشاه است.

یک آرامگاه دیگر هم مشرف به تخت جمشید وجود دارد که چون نیمه کاره است احتمالا به داریوش سوم، آخرین شاه هخامنشی اختصاص داشته اما با سقوط دولت هخامنشی به حال خود رها شده است. از محوطه جلوی این آرامگاه‌ها می‌توان منظره کاملی از تمام مجموعه تخت جمشید و مجاور آن را نظاره کرد.


مشهد

آرامگاه بانی سی و سه پل

در مجموعه آستان حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) و میان رواق‌های پیرامون حرم، بنای هشت گوش بسیار نفیسی با گنبدی کم خیز وجود دارد که از بالا تا پایین پوشیده از کاشی‌های معرق صفوی است.

 اینجا را رواق یا گنبد «الله‌وردیخان» می‌خوانند؛ زیرا زیر آن الله‌وردیخان گرجی، یکی از فرماندهان بزرگ سپاه ایران در دوره شاه عباس اول به خاک سپرده شده است.

او همان کسی است که پل معروف سی و سه پل اصفهان را ساخته و چنان که می‌دانیم نام اصلی این پل، «پل الله‌وردیخان» است. پسر او نیز، امامقلی خان از پرافتخارترین سرداران سپاه صفوی و کسی است که موفق شد جزیره هرمز را از استعمارگران پرتغالی پس بگیرد.

الله‌وردیخان زمانی که حاکم فارس بود، معماری را به مشهد فرستاد تا آرامگاهی را در جوار حرم امام هشتم(ع) برایش بسازد. او تنها یک سال پس از ساخت آرامگاه درگذشت و در آن به خاک سپرده شد.

متاسفانه متولیان آستان قدس رضوی در زمانی نامعلوم نشانه‌های مزار الله‌وردیخان را محو کرده‌اند اما می‌توان حدس زد که او درست در نقطه مرکزی زیر گنبد به خاک سپرده شده است.

ادامه دارد ...

"مجله اینترنتی برترین ها"

جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا

نماینده مجلس نمایندگان ایالات متحده از حوزه انتخابیه هشتم آریزونا سناتور از ایالت کالیفرنیا
30آوریل 1789-4 مارس 1797
جرج واشینگتن (به انگلیسی: George Washington) ‏(۱۷۹۹-۱۷۳۲) یک فراماسون، بلند پایه که از رهبران انقلاب آمریکا و نخستین رئیس‌جمهور آمریکا بود، این سمت را از سال ۱۷۸۹ تا سال ۱۷۹۷ در دست داشت. این هشت سال مصادف است با آخرین سال‌های حکومت سلسله زندیه و به قدرت رسیدن سلسله قاجار در ایران.او از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ ایالات متحده آمریکا است. نقش او به‌خصوص در کسب استقلال برای مستعمرات آمریکایی و سپس متحد کردن آن‌ها زیر پرچم حکومت فدرال ایالات متحده قابل توجه است. او از گروهی از مردم مسلح به کمک دولت‌های فرانسه و اسپانیا ارتش بزرگی ساخت که نهایتاً موفق به شکست نیروهای بریتانیایی در جنگ انقلاب آمریکا (۱۷۸۳-۱۷۷۵) شدند.

کودکی وجوانی
جرج واشنگتن سال ۱۷۳۲ در خانواده‌ای ملاک در ویرجینیا متولد شد، اخلاق، رفتار و دانشی را که یک نجیب زاده قرن هجدهمی در ویرجینیا باید می‌داشت در خانواده و نزد پدر و برادر بزرگترش آموخت. جرج واشنگتن به دو رشته علاقه‌مند بود: هنرهای نظامی و توسعه سرزمین‌های غرب. او در ۱۶ سالگی در کار مساحی املاک شناندوآ که به لرد تامس فرفکس تعلق داشت کمک می‌کرد.

نظامی‌گری
واشنگتن زمانیکه ۲۲ سال داشت به عنوان سرهنگ دوم وارد خدمت نظام شد. جرج جوان در زد و خوردهای اولیه‌ای جنگید که بعداً منجر به جنگ ۷ ساله سرخپوستان و فرانسوی‌ها شد.

از سال ۱۷۵۹ تا زمانیکه جنگ استقلال آمریکا درگرفت، جرج واشنگتن به املاکش در مانت ورنون رسیدگی می‌کرد و همچنین در شورای قانونگذاری ویرجینیا عضویت داشت.

جرج واشنگتن با بیوه ثروتمندی به نام مارتا داندریج کوستیس، از اهالی ویرجینیا ازدواج کرد، پس از این ازدواج بر میزان املاک و همچنین موقعیت اجتماعی جرج واشنگتن افزوده و تبدیل به ثروتمندترین مرد ویرجینیا و یا شاید تمام مستعمره نشین‌ها شد. جرج واشنگتن نیز مانند پدران ملاکش احساس می‌کرد که تحت استثمار بازرگانان بریتانیایی قرار دارد و قوانین بریتانیا در جریان امور اخلال ایجاد می‌کند.

ماه مه سال ۱۷۷۵ دومین کنگره کانتینانتال در فیلادلفیا تشکیل شد، در این جلسه جرج واشنگتن که یکی از اعضای هیات نمایندگی ویرجینیا بود به عنوان فرمانده ارتش استقلال طلبان آمریکا بر گزیده شد. جرج واشنگتن در ژوئیه سال ۱۷۷۵ و در کمبریج ماساچوست فرماندهی ارتشی آموزش ندیده را در جنگی طاقت فرسا برعهده گرفت که ۶ سال طول کشید.

جرج واشنگتن خیلی زود دریافت که بهترین استراتژی به ستوه در آوردن بریتانیایی هاست. او در گزارشی خطاب به کنگره گفت: «در هر شرایطی از یک عملیات عمده نظامی باید اجتناب کنیم، نباید به هیچ عنوان ریسک کنیم مگر آنکه ضرورتی پیش آید». در نبردهای بعدی واشنگتن اندکی عقب نشینی می‌کرد و بعد زمانی که انتظارش نمی‌رفت ناگهان حمله می‌کرد. در سال ۱۷۸۱ واشنگتن با کمک نیروهای فرانسوی، نیروهای ژنرال کورنوالیس را در یورک تاون محاصره کرد.

کنوانسیون قانون اساسی و نخستین رییس جمهوری
واشنگتن دوست داشت به مزرعه‌اش در مانت ورنون بازگردد و بازنشسته شود اما خیلی زود دریافت که مواد قانونی کنفدراسیون چندان کارآمد نیست و از همین رو یکی از کسانی بود که اولین گام‌ها را برای تشکیل کنوانسیون قانون اساسی برداشت. این جلسه در سال ۱۷۸۷ در فیلادلفیا برگزارشد.

زمانی که قانون اساسی جدید آمریکا تصویب شد، کالج انتخاباتی (الکتورال کالج) در رای گیری غیر علنی جرج واشنگتن را به عنوان نخستین رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا برگزید. در آن زمان جمعیت ایالات متحده آمریکا سه میلیون و ۹۲۹ هزار و ۲۱۴ نفر بود. سی ام آوریل سال ۱۷۸۹، جرج واشنگتن، در حالیکه بر بالکن عمارت فدرال هال در خیابان وال استریت نیویورک ایستاده بود به عنوان نخستین رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا سوگند یاد کرد.

جرج واشنگتن از ابتدا مراقب بود تا در روابط کاری با کنگره بنای درستی گذاشته شود، او به قدرت سیاستگذاری که قانون اساسی به کنگره داده بود اعتراضی نکرد اما تصمیم گیری در مورد سیاست خارجی بطور کلی در اختیار ریاست جمهوری قرار گرفت. زمانیکه انقلاب فرانسه منجر به جنگی بزرگ میان فرانسه و انگلستان شد، واشنگتن نه توصیه‌های توماس جفرسون وزیر امور خارجه‌اش را که طرفدار فرانسه بود پذیرفت و نه پیشنهادهای الکساندر همیلتون وزیر خزانه داری را که طرفدار بریتانیا بود. جرج واشنگتن اصرار داشت تا زمانیکه آمریکا قویتر شود باید موضع بی طرف داشته باشد.

زمانیکه نخستین دور ریاست جمهوری واشنگتن رو به پایان بود دو حزب سیاسی در حال شکل گرفتن بودند، او هرگز به طور رسمی به فدرالیست‌ها نپیوست اما از برنامه‌های آنان حمایت می‌کرد و الهام بخش آنان بود. در پایان دور دوم ریاست جمهوری اش، جرج واشنگتن خسته از سیاست خود را بازنشسته کرد و از شرکت در سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خودداری کرد. جرج واشنگتن این سیاست عرفی را که ریاست جمهوری حداکثر دو دوره می‌تواند بر سرکار باشد بنا نهاد. او در سخنرانی خداحافظی از هموطنانش خواست تا از تعصبات افراطی حزبی و برتری جویی‌های جغرافیایی دوری جویند. جرج واشنگتن در زمینه سیاست خارجی نیز نسبت به ائتلاف‌های دراز مدت هشدار داد.

مرگ
جرج واشنگتن کمتر از سه سال دوران بازنشستگی اش را در مزرعه شخصی در مانت ورنون گذراند و در ۱۴ دسامبر سال ۱۷۹۹ از عفونت گلو در گذشت. آمریکا ماه‌ها در مرگ جرج واشنگتن سوگوار بود. جرج واشنگتن را سمبل ایالات متحده می دانند و بسیاری معتقدند بدون جرج واشنگتن ایالات متحده آمریکا وجود نداشت.

تصورات اشتباه

مردم تصور می‌کردند جرج واشنگتن دندان چوبی دارد که چنین نبود. دندان مصنوعی او از طلا، عاج کرگدن،سرب و دندان انسان و حیوان (شامل دندان‌های اسب و الاغ) ساخته شده بود


۲۸ شهریور ۱۳۹۳

"لحظه نما"

زندگینامه دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، چهره ماندگار فلسفه و استاد بازنشسته دانشگاه تهران، چهره نام آشنایی برای عموم و خصوصا علاقه مندان حکمت و فلسفه است. او با برنامه معرفت که هر هفته از شبکه چهار صدا و سیما پخش می شود و همین طور با سخنرانی ها و کتاب هایش در نزد اهالی فرهنگ، هنر، علم و اندیشه چهره شاخصی محسوب می شود. مردم داری از جمله صفات بارز دکتر دینانی است؛ در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، استاد وقت خود را نه فقط با اساتید برجسته فلسفه که با مردم عادی نیز می گذراند و همان طور که سقراط در خیابان ها با مردم دوست و همنشین بود، دکتر دینانی هم بر سر مسائل فلسفی با مردم عادی هم سخن می شود و در پاسخ به سوالات شان، با طرح سوالاتی آنها را به جواب های مورد نظرش رهنمون می کند.

استاد بزرگترین افتخار خودش را شاگردی علامه طباطبائی می داند: «من اگر علامه را نمی دیدم، حیرانی که در من وجود داشت، مرا به ورطه نابودی می کشاند» استاد فلسفه را پاسخ گوی مهم ترین  و عمده ترین پرسش های انسان درباره معنای هستی و حیات می داند. از نظر وی تفاوت فیلسوف با مردم عادی در این است که از خارج از روزمرگی به زندگی می نگرد و درباره آن می پرسد.

ایشان از جمله شخصیت های فلسفی معاصر است که شاخصه های یک فیلسوف مسلمان را دارد و بدین گونه از بسیاری فیلسوفان معاصر ممتاز می شود. درک منحصر حکیمان متالهی چون امام خمینی (رحمت الله علیه)، علامه طباطبایی و میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی و برخورداری از ذهن نقاد و آزاداندیش، بیان جذاب و شیوا و رسا و قلمی روان و گیرا، او را به چهره ای محبوب در میان آنها که به فلسفه عشق می ورزند، بدل ساخته است. وی آثار فراوانی در حوزه فلسفه و تاریخ فلسفه تالیف و سالها تدریس منابع مهم فلسفی در حوزه و دانشگاه را در کارنامه خود ثبت کرده است.

یکی از ویژگی های استاد این است که آثارش را به زبان فارسی نوشته و در این باره می گوید: «چون کار فلسفی با زبان فارسی کم انجام شده است و بیشتر فیلسوفان به زبان عربی می نوشتند، آن ورزیدگی لازم در زبان فارسی پیدا نشد. بنده کتابهایم را به زبان فارسی می نویسم و مقید هم هستم به زبان فارسی بنویسم، هیچ وقت هم به زبان عربی نمی نویسم و می دانم که زبان فارسی توان بسیاری دارد.»

وی در ۵ دی سال ۱۳۱۳ در شهر درچه روستای دینان از توابع خمینی شهر که امروزه جزو شهرستان خمینی شهر اصفهان است بدنیا آمد.

وی پس از تحصیل ابتدائی در روستای خود، در مدرسه علمیه نیم آورد اصفهان به تحصیلات دینی مشغول شد. پس از گذراندن دوره سطح و مقدمات فلسفه، سال ۱۳۳۳ وارد حوزه علمیه قم شد و ضمن تحصیل خارج فقه و اصول نزد مراجع بزرگ، نزد علامه طباطبائی به فرآگیری فلسفه نیز پرداخت. که شاهد مباحث فلسفی هانری کربن (فرانسوی) و علامه طباطبایی نیز بود. فلسفه را در اصفهان نزد حکیم ضیاء پور شروع کرد و در قم در سطح عالی با علامه طباطبائی به پایان رساند و از شاگردان خاص ایشان گردید. سال ۱۳۴۵ پس از درگذشت آیت الله بروجردی به تهران مهاجرت کرد و وارد دوره کارشناسی دانشگاه تهران شده و پس از اخذ درجه کارشناسی جهت گذراندن امورات زندگی به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد. تا دریافت دکترا ادامه تحصیل داد و سال ۱۳۵۲ از رساله دکتری تخصصی فلسفه خود دفاع کرد. پس از اخذ درجه کارشناسی جهت گذراندن امورات زندگی به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد. سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و همان سال به عنوان استاد فلسفه در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تدریس شد. سال ۱۳۶۲ به تهران منتقل شده و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران شد و تاکنون استاد این دانشگاه است. وی صاحب تالیفات بسیاری در زمینه فلسفه می‌باشد که در آن به نقد آرای فلسفی فلاسفه بزرگ و شرق پرداخته و در ذیل آنها به ارائه نظرات خاص فلسفی خود پرداخته است.

دینانی در سمینارها و همایش‌های متعدد داخلی و خارجی شرکت داشته و مقالات و آثار فراوانی در حوزه فلسفه و دین پژوهی به رشته تحریر در آورده که برخی از کتابهایشان جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را دریافت نموده ‌است و در اولین دوره همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۰ با عنوان چهره برتر فلسفه تقدیر شدند.

جلسات هانری کربن و علامه طباطبایی

در ارج نامه «خرد و خردورزی» آمده ‌است: «… منزل ذوالمجد در خیابان بهار… جلسات علامه با کربن تشکیل می‌شد و آقایان دکتر سید حسین نصر، دکتر سپهبدی، دکتر شایگان، محمد تجویدی نقاش، هبوطی… و صائنی زنجانی حضور داشتند…. به اتفاق استاد به سمت تهران حرکت می‌کردیم… جوان ترین عضو جلسات بنده بودم…. کربن در عین شیفتگی به تشیع، به تمام معنا فرنگی بود.» و در سوالی که دینانی از کربن در مورد عقایدش و ضرورت مرشد می‌پرسد و اینکه مرشد شما کیست، جواب می‌گیرد که: «بله،… من اُویسی هستم. (در یکی از مصاحبه هایتان گفته بودید که از کربن پرسیدند که اگر اهل طریقتی، مرشدت کیست و او گفت که من اویسی هستم! منظورش چه بود؟

– بله او گفته بود اما منظور این نبود که او مرشدش «اویس قرنی» است بلکه اویسیه فرقه‌ای هستند که معتقدند اصلاً مرشد لازم نیست! خود اویس اصلاً خدمت پیغمبر اسلام(ص) نرسید، یک دفعه آمد و نصف روز رفت .

از کربن پرسیدم که حالا مرشد لازم ندارید، ذکر که دارید، ذکر خفی یا جلی شما چیست؟ او گفت: همین که تا صبح ذکر قال الباقر و قال الصادق می‌خوانم، همین ذکر من است. این جوابی بود که کربن به من داد حالا هر طور می‌ شود این را تفسیر کرد.

سیر زندگی و تحصیلات

  • تولد ۱۳۱۳.
  • تحصیلات ابتدایی در دینان
  • مقدمات در مدرسه علمیه نیماروداصفهان.
  • اساتید ادبیات عرب: شیخ محمدعلی حبیب آبادی و حاج شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی.
  • استاد بخشی از شرح لمعه: محمدحسن نجف آبادی.
  • سفر به قم ۱۳۳۳.
  • تحصیل در مدرسه حجتیه و هم حجره بودن با سید علی خامنه ای.
  • تحصیل خارج و فقه اصول در حوزه علمیه قم.
  • اساتید دروس فقه و اصول سطح: مرحوم مجاهدی، سلطانی طباطبایی، فکور یزدی و شیخ عبدالجواد سدهی.
  • اساتید درس خارج فقه و خارج اصول: آیت الله بروجردی، آیت الله اراکی، آیت الله سیدمحمد محقق داماد و آیت الله روح الله موسوی خمینی.
  • اساتید فلسفه: حکیم ضیاپور (اصفهان)، شیخ عباسعلی ایزدی نجف آبادی و سطح عالی علامه طباطبایی (قم) و از شاگردان نزدیک ایشان.
  • دیگر اساتید ایشان عبارتند از: آیت الله سلطانی طباطبایی، آیت الله منتظری، آیت الله مجاهدی تبریزی، آیت الله محمد فکور یزدی، شیخ جواد تبریزی، شیخ عبدالجواد اصفهانی و دکتر غلامحسین صدیقی.
  • تدریس در حوزه.
  • ترک حوزه پس از وفات آیت الله بروجردی و سفر به تهران جهت تحصیل فلسفه و زندگی.
  • کارشناسی، کارشناس ارشد و دکترای تخصصی فلسفه از دانشگاه تهران. از ۱۳۴۵ الی ۱۳۵۲.
  • ازدواج در سال ۱۳۵۳.
  • تدریس فلسفه در دانشگاه ها از سال۱۳۶۱ تاکنون.
  • نگارش آرای فلسفی و اندیشه ها.

سمت‌ها و عناوین

  • مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه علوم اسلامی رضوی ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹
  • مدرس علوم حوزوی در حوزه علمیه قم تا سال ۱۳۴۵.
  • اشتغال و استخدام در وزارت آموزش و پرورش به عنوان دبیر دبیرستانهای تهران سال ۱۳۵۱.
  • استاد دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد تا ۱۳۶۱.
  • عضو هیت علمی دانشگاه تهران سال ۱۳۶۲ و بازنشسته در سال ۱۳۸۷.
  • استاد دانشگاه تربیت مدرس.
  • استاد دانشگاه مذاهب اسلامی.
  • استاد دانشگاه امام صادق (ع)
  • استاد دانشگاه آزاد اسلامی تهران و کرج.
  • عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران.
  • عضو ثابت انجمن حکمت و فلسفه ایران.
  • عضو موسس، هیئت امناء و مدیر بخش فلسفه اسلامی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
  • تقدیر شده در اولین دوره چهره‌های ماندگار با عنوان چهره برتر رشته فلسفه در سال۱۳۸۰.
  • تقدیر شده در جایزه کتاب سال ۱۳۸۴ برای کتاب دفتر عقل و آیت عشق.
  • تقدیر شده در جایزه کتاب سال ۱۳۸۵ برای کتاب درخشش ابن‌رشد در حکمت مشاء.
  • تقدیر شده در جایزه کتاب سال ۱۳۸۹برای کتاب فلسفه و ساحت سخن.
  • عضو شورای عالی علمی مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
  • عضو هیئت داوران نشریه فلسفه متعالی.
  • عضو هیئت داوران سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‌سازی تهران.
  • صاحب بیش از بیست عنوان کتاب در حوزهِ فلسفه.
  • نویسنده چندین مقاله برگزیده فلسفی.
  • سخنران مدعو در سمینارها و همایش‌های فلسفیِ داخلی و خارجی.

آثار دکتر دینانی

دینانی تا کنون بیش از بیست کتاب و مجموعه نگاشته است و صدها مقاله. وی سه بار جایزه کتاب سال را بدست آورده است. آثار او بسیار است. آثار صوتی و تصویری او مربوط به کلاسها، سخنرانی ها، مصاحبه ها، برنامه های تلویزیونی و فیلم های مستندی است که طی چهل سال گذشته صورت گرفته شده است.

چند نمونه از کتابهای ایشان عبارتند از:

  1. قواعد کلی فلسفی در فلسفهٔ اسلامی(در دو مجلد)، چاپ و نشر انجمن حکمت و فلسفه، تهران، ۱۳۵۷و موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۵.
  2. دفتر عقل و آیت عشق، سه جلد، انتشارات طرح نو، ۱۳۸۰.
  3. ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، سه جلد، انتشارات طرح نو، ۱۳۷۶.
  4. وجود رابط و مستقل در فلسفه اسلامی، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲. و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
  5. شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، انتشارات حکمت، ۱۳۶۴.
  6. منطق و معرفت در نظر غزالی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۰
  7. اسماء و صفات حق، انتشارات اهل قلم، ۱۳۷۵و سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ وارشاداسلامی، ۱۳۸۶.
  8. معاد،انتشارات حکمت، ۱۳۷۶
  9. نیایش فیلسوف، دانشگاه رضوی آستان قدس، مشهد، ۱۳۷۷.
  10. درخشش ابن رشد در حکمت مشاء، ناشر طرح نو، ۱۳۸۴.
  11. فیلسوفان یهودی و یک مسئله بزرگ، ناشر هرمس، ۱۳۸۹.
  12. فلسفه و ساحت سخن، ناشر هرمس، ۱۳۸۹.
  13. جلال الدین دوانی فیلسوف ذوق التالّه
  14. سخن ابن سینا و بیان بهمنیار، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۲
  15. معمای زمان و حدوث جهان، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۳
  16. از محسوس تا معقول، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۴

کتابشناسی توصیفی دکتر دینانی را می توانید در این لینک مشاهده کنید

آثار منتشره درباره فلسفه دینانی

  1. کتاب آینه‌های فیلسوف، به کوشش عبدالله نصری و نشر سروش، چاپ سوم۱۳۸۹.
  2. کتاب سرشت و سرنوشت، به کوشش کریم فیضی و نشر اطلاعات، ۱۳۸۸.
  3. کتاب خرد و خردورزی، به کوشش علی اوجبی و نشر موسسه خانه کتاب، ۱۳۸۸.
  4. کتاب هستی و مستی به کوشش کریم فیضی و نشر اطلاعات، مهر ۱۳۸۸
  5. کتاب شعاع شمس، به کوشش کریم فیضی و نشر اطلاعات، ۱۳۸۹.
  6. کتاب گفتار حکیم، به کوشش محمدجعفر محمدزاده و نشر امرود، ۱۳۹۰.
  7. کتاب حافظ معنوی، به کوشش کریم فیضی، نشر اطلاعات، ۱۳۹۰
  8. نشریه پنجره، شماره۱۲۷، بهمن ماه۱۳۹۰، پاسداشت سالها خردورزی استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی
  9. کتاب راز راز، به کوشش کریم فیضی، ۱۳۹2
  10. کتاب دُرّ سخن (مجموعه جملات کوتاه از سخنان دکتر دینانی)، به کوشش امیر اسماعیلی، ۱۳۹۲

مقالات

  1. «حکمت متعالیه ملاصدرا در آیینه احادیث»، خردنامه صدرا ١٣٧٩ شماره ٢٢.
  2. «قاضی سعید قمی یکی از حکمای حوزه فلسفی اصفهان»، خردنامه صدرا ١٣٨٢ شماره ٣٢.
  3. «فلسفه هگل در بوته نقد»، خردنامه صدرا ١٣٨١ شماره ٢٧، ٢٩، ٣٠.
  4. «عالم خیال»، خردنامه صدرا ١٣٨١ شماره ٢٨.
  5. شبهه آکل و ماکول، دائره المعارف بزرگ اسلامی(دبا). بازبینی‌شده در خرداد ۱۳۸۷.
  6. مقدمه‌ای بر شرح فصوص جندی، تصحیح جلال‌الدین آشتیانی.
  7. ع‍ق‍لان‍ی‍ت و م‍ع‍ن‍وی‍ت، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی.
  8. مفهوم زمان در فلسفه برگسن
  9. علم خداوند به جزئیات از دیدگاه علامه طباطبایی و متکلمین
  10. عقل و استدلال در تفکر ابن جوزی
  11. پژواک اندیشه های فخر رازی و سهروردی در آثار ابن کمونه
  12. عدل در نظر شیخ مفید
  13. ادراک خیالی و هنر
  14. سهروردی و اصول فقه
  15. ابن طفیل
  16. اندیشه تجدد، آثار و لوازم
  17. اندیشه نقطه پایان ندارد
  18. حدیث نفس
  19. ابداء یا ابتدا
  20. کلام ماتریدی

مقالاتی درباره حکمت اشراق

عمده شهرت دینانی به خاطر احیاگری فلسفه اشراق و بازخوانی حکمت ایران باستان است. چند نمونه از مقالات ایشان درباره حکمت اشراق و سهروردی عبارت است :

  1. «حکمت اشراق١»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص٢۵٨-٢٣٧.
  2. «حکمت اشراق١»، عقلانیت و معنویت، تهران، موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ١٣٨٣، ص١٠۵.
  3. «حکمت اشراق٢»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص٢٧٠-٢۵٩.
  4. «حکمت اشراق٢»، عقلانیت و معنویت، تهران، موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ١٣٨٣، صص١۴٧-١٣٣.
  5. «خمیره ازلی یا حکمت جاویدان از نظر سهروردی»، مجموعه مقالات همایش نقد تجدد از دیدگاه سنت‌گرایان معاصر، تهران، دانشگاه تهران و موسسه تحقیقات و علوم انسانی، ١٣٨٢، صص٢١-١٧.
  6. «خمیره ازلی یا حکمت جاویدان از نظر سهروردی»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص ٢٧۵-٢٧١.
  7. «خمیره ازلی یا حکمت جاویدان از نظر سهروردی»، خرد جاودان، تهران، ١٣٨٢، صص٢١-١٧.
  8. «خودآگاهی محصول صور خودآگاهی نیست»، منتخبی از مقالات فارسی درباره شیخ اشراق سهروردی، به اهتمام حسن سیدعرب، تهران، شفیعی، ١٣٧٨، صص١٧۴-١۵٣.
  9. «خویشاوندی معنوی نیچه و سهروردی»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص ٢٨٨-٢٧۶.
  10. «خویشاوندی معنوی نیچه و سهروردی»، در شناخت نیچه، به کوشش حامد فولادوند، تهران، مهر نادر، ١٣٨۵، صص ٩١-٨١.
  11. «سهروردی؛ فیلسوف ایرانی اسلامی»، روزنامه همشهری، شماره ٣١٣٣ (دوشنبه، بیستم مرداد ١٣٨٢)، ص۶.
  12. «سهروردی و انکار صفات حقیقیه خداوند»، نیایش فیلسوف، مشهد، دانشگاه علوم رضوی، ١٣٧٧، صص ۴٠۶-۴٠١.
  13. «سهروردی و انکار صفات حقیقیه خداوند»، یادنامه خاتمی (مجموعه مقالات بزرگداشت حاج سید روح‌الله خاتمی)، به کوشش محمد تقی فاضل میبدی، قم، موسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)، ١٣٧۶، صص ٣٣٧-٣٣۴.
  14. «سهروردی و انکار صفات حقیقیه خداوند»، نامه سهروردی (مجموعه مقالات)، به کوشش علی‌اصغر محمدخانی و حسن سید عرب، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ١٣٨٢، صص١۶-١١.
  15. «عقل مطرود»، روزنامه همشهری شماره٣١٢٢ (چهارشنبه، هشتم مرداد ١٣٨٢)، صص١٣ و ١٨.
  16. «عقل مطرود»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص٢٩٩-٢٨٩.
  17. «فلسفه اشراق یا هزاره‌گرایی» ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ج٢، تهران، طرح‌نو، ١٣٧٧، صص٣٧٧-٣۶۴.
  18. «فلسفه نوری سهروردی»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵،صص٢٣۶-٢٢٧.
  19. «فلسفه نوری سهروردی»، مقدمه نور در حکمت سهروردی، تالیف سیما نوربخش، تهران، محبی، ١٣٨٣، صص٢٠-١١.
  20. «نور یا وجود»، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ج٣، تهران، طرح نو ،١٣٨٢، صص١۵٢-١٢٩.

شاگردان

اکثر افرادی که در سه دهه گذشته از دانشگاه تهران در رشته فلسفه فارغ التحصیل شده ‌اند از شاگردان او هستند. به غیر آن کسانی که سالهاست پای درس او در حوزه علمیه قم، دانشگاه‌های مختلف و کلاسهای آزاد نشسته‌اند از شاگردان او می ‌باشند.

سرباز عقل

دینانی میزان سنجش و درک هر چیزی را عقل می‌داند، حتی درک انسان از خدا را. دینانی را می توانی فیلسوفی عقل گرا دانست که به اشراق معتقد است و در عین حال فیلسوفی است متاله و اهل حکمت متعالیه و آشنا به تمامی جوانب عرفان. دینانی کتابی دارد با نام دفتر عقل و آیت عشق که در آن به جایگاه عقل در حکمت و فلسفه پرداخته و از عقل دربرابر عقاید اشاعره دفاع کرده و به نقد اندیشه های فلاسفه و عرفای شرق و غرب در این مورد می پردازد و در نهایت آرای خود را ارائه می نماید و عشق را فرآیند درک ژرف عقلی و خواست براثر شناخت عمیق می داند و تعارضی بین این دو نیست و هیچ کدام آن یکی را نفی نمی کند، بلکه عشق حقیقی رااز مسیر عقل میسر می داند. به ایشان القابی چون «سرباز عقل» نیز نسبت داده می شود

شرکت در برنامه معرفت

معرفت یک برنامه تلویزیونی است که دینانی در آن به بیان اندیشه ‌های فلسفی و عرفانی خود می‌پردازد. موضوع هر برنامه متغیر است و بیشتر حاوی مطالبی است که ریشه فلسفه اسلامی دارد و سعی شده‌است به زبان مردم نزدیک باشد.

"وب سایت دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی"

دستاوردهای یکماهه عملیات روس ها در سوریه

العالم ـ ستاد کل نیروهای مسلح روسیه اعلام کرد که جنگنده‌های این کشور طی یک ماه، با انجام حدود 1400 سورتی پرواز، بیش از 1600 پایگاه وابسته به تروریستها را منهدم کردند.

شنبه 9 آبان 1394

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، اندره کارتابولوف رییس اداره عملیات در ستاد کل نیروهای مسلح روسیه روز جمعه 30 اکتبر گفت: یک ماه از آغاز عملیات هوایی روسیه در سوریه می گذرد و زمان آن فرارسیده است تا به برخی نتایج اشاره شود؛ هواپیماهای ما در این یک ماه با 1391 پرواز، 1623 پایگاه تروریستها را ویران کردند.

وی افزود: این آمار شامل 249 مرکز فرماندهی و ارتباطات، 51 اردوگاه آموزش تروریستها، 35 کارگاه ساخت مواد منفجره، 131 انبار ذخایر و سوخت و 786 مقر میدانی و پایگاه تروریست ها را منهدم کردند.

 * آزادسازی بیش از 50 منطقه

عملیات هوایی روسها در سوریه نتایج مشخصی در خاک سوریه داشته و به گفته ستاد کل ارتش روسیه، فعالیت هواپیماهای روس امکان آزادسازی بیش از 50 منطقه را برای نیروهای سوریه فراهم کرده است. حملات هوایی روسیه همچنین امکان پیشروی در استانهای حلب و لاذقیه و حمص و ادلب و دمشق و پاکسازی مساحتهای گسترده ای از دست تروریستها را برای نیروهای سوری فراهم کردند... ارتش سوریه طی سه هفته عملیات نظامی، توانست بیش از 50 منطقه و حدود 350 کیلومتر مربع را آزاد کند.

کارتابولوف افزود: نیروهای سوریه 19 منطقه را در حلب آزاد کردند و به پیشروی خود به سمت فرودگاه کویرس ادامه می دهند.

وی به اقدام ارتش در اخراج تروریستها از 9 منطقه در ریف لاذقیه و آزادسازی 12 منطقه در ریف حماه علاوه بر پیشروی در ریف حمص و محاصره تروریستها در چندین منطقه اشاره کرد و گفت: ارتش به حملات خود به منطقه الغوطه الشرقیه در حومه دمشق ادامه می دهد.


"العالم"